تلاقی حکمت و سلامت: تحلیلی بر نقش فلسفه تعلیم و تربیت در بهزیستی اجتماعی
کد مقاله : 1327-4THPECONF (R1)
نویسندگان
حمید احمدی هدایت *1، زهرا ثمری ابراهیم زاده2
1استادیار گروه آموزش علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان،صندوق پستی 889-14665 تهران، ایران، .h.hedayat@cfu.ac.ir
2دکتری فیزیولوژی ورزشی و مدرس دانشگاه فرهنگیان
چکیده مقاله
جوامع معاصر با این پارادوکس روبرو هستند که همزمان با افزایش سطح تحصیلات، شاهد افول شاخص‌های سلامت عمومی، به‌ویژه در حوزه بیماری‌های مرتبط با سبک زندگی و سلامت روان هستند. این گسست، نه یک ناکامی پزشکی، بلکه یک ناکامی فلسفی است که ریشه در اصول بنیادین آموزش مدرن دارد. نظام‌های آموزشی، متأثر از دوگانه‌انگاری دکارتی، به‌طور نظام‌مند رشد شناختی را در اولویت قرار داده و «بدن زیسته» را به حاشیه رانده‌اند و سلامت را نه به‌عنوان مؤلفه‌ای محوری در شکوفایی انسان، بلکه امری فرعی تلقی کرده‌اند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد «پژوهش فلسفی» و با بهره‌گیری از چارچوبی نظری که ترکیبی از اخلاق فضیلت‌گرای نو ارسطویی (سعادت، حکمت عملی)، پدیدارشناسی ادراک مرلوپونتی و زیباشناسی جسمانی شاسترمن است، به تحلیل این موضوع می‌پردازد. یافته‌ها نشان از آن دارد که: (۱) شکاف ذهن و بدن به‌عنوان یک مانع ساختاری در برابر بهزیستی عمل می‌کند؛ (۲) سلامت باید نه صرفاً یک وضعیت زیست‌پزشکی، بلکه به‌عنوان یک فضیلت اخلاقی و عقلانی بازتعریف شود؛ (۳) شناخت، فرآیندی ذاتاً بدنمند است و از این رو، سرزندگی جسمانی برای یادگیری ضروری است؛ و (۴) زیباشناسی جسمانی، مسیری تربیتی و عملی برای پرورش خرد جسمانی ارائه می‌دهد. نتیجه‌ این که یک تحول پارادایمی بنیادین ضروری است. گذار از تعلیمی که بدن را منضبط می‌سازد به تعلیمی که آن را به‌عنوان بخشی هوشمند و یکپارچه از «خود» پرورش می‌دهد. ارتقاء سلامت اجتماعی مستلزم نهادینه‌سازی یک فلسفه کل‌نگر و بدنمند در سیاست‌گذاری، برنامه‌درسی و پداگوژی آموزشی است.
کلیدواژه ها
فلسفه تعلیم و تربیت، آموزش سلامت، تعلیم و تربیت کل‌نگر، شناخت بدنمند، بهزیستی اجتماعی
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی